یسناگلییسناگلی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
آرش کوچولوآرش کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

گنجشکک اشی مشی

نویسنده ی کوچک!😘

داستانی که یسنا جونم از دیشب شروع کرده به نوشتن؛ اسم داستان رو از معرفی کتاب پشت جلد کتاب قصه ش گرفته اما مطالب دو تا قصه هاش رو از ذهن خودش گفته😍🤗 خیلی با تشریفات اول قصه ش رو تقدیم کرده و در آخر اسم خودش رو نوشته😏! ...
15 خرداد 1398

قصه های من درآوردی مامانی! که یسنا عاشقشه!

چند وقت پیش  یسنا خیلی پیله میشد براش قصه بگم........قصه های بزبزقندی وشنل قرمزیو اینجور قصه ها وقتی میگفتم از بس طولانین حوصله اش سر میرفت گوش نمیداد دیگه تکراری هم شده بودن براش. همش میگفت ی اصه دیگه ............ منم از خودم قصه سرهم کردم وبراش میگفتم: یکی بود یکی نبودشو که بگذریم طولانی میشه قصه مون!. زنبوری بود اسمش ویز ویزو بود یه روز با مامانش رفتن تو گلا.............که غذا بخورن..........                                       ...
23 فروردين 1393

قصه یسناگلی وخانوم دکتر

این قصه رو برای دختر گلم مینویسم تا وقتی بزرگ شد بخونه .                                      یکی بود یکی نبوووووووووووووووووود ..................غیر از خدای مهربووووووووووووووووون .............. هیچکس هیچکسی نبوووووووووود......... یه دختری بود اسمش یسنا بوووووووود .......... یسنا کوچولو از دکتر خیلی میترسید وهروقت بامامانش میرفتن دکتر اینکارارو میکرد: به محض دیدن دست خانوم دکتر که از بیرون اتاق دیده میشد,خودشوعقب میکشید وجیغ وداد م...
20 اسفند 1392
1