یسناگلییسناگلی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره
آرش کوچولوآرش کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

گنجشکک اشی مشی

یه سوال...

1393/11/10 20:00
نویسنده : مامان مهلا
663 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان گلی که به وبم سر زدین...

ممنون از اومدنتون!آرام

"شما چجور مادری هستین؟؟؟خیلی دوست دارم بدونم!"

این سوالیه که تو قسمت پرسش و پاسخ مطرح کردم و دوست دارم توش شرکت کنین و نظرتون رو بدین

چون نظرتون واقعا برام مهمه!!!محبت

بازم ممنونمحبت

پسندها (6)

نظرات (12)

مامان ریحانه
10 بهمن 93 21:00
سلام مهلا جون سوال جالبی کردی من تقریبا متعادلم نه زیاد به بچه ها سخت می گیرم و نه جوری رفتار می کنم که پسر یا دخترم بخواهند از رفتارم سو استفاده کنند در صورت اشتباه از طرف هر کدومشون بهشون زبانی تذکر میدم و اگر باز اشتباهشون تکرار شد با صحبت نکردن باهاشون سعی می کنم به اشتباهشون پی ببرند در مورد نازنین که اینطوری جواب میده چون وقتی باهاش صحبت نمی کنم می پرسه چیه چرا باهام حرف نمی زنی و کلا با تنبیه بدنی بچه مخالفم چون دیدم بعضی از مادرا بچه رو میزنند اینو بگم خیلی خیلی مخالف اینکارم و در اوج عصبانیت هم امکان نداره که بچه رو بزنم چون امانتهایی از طرف خدا هستند دست ما و زدن اصلا گزینه ی خوبی نیست و باز اینکه برای من اول تربیت بچه خیلی مهمه یعنی خیلی برام مهمه که از دیگران بشنوم بچه هام با ادبن چون واقعا از بچه هایی که بی ادبن خوشم نمیاد و در کنار اونا قرار گرفتن برام سخته و اینکه در اجتماع بتونند از عهده ی خودشون بر بیان که متاسفانه این یکی در مورد دو تاشون کمرنگه و من خیلی ناراحتم و دارم روشون کار می کنم و همیشه از دفاع کردن حقشون با هاشون صحبت می کنم البته نه اینکه متوسل به زور و یا خودخواهی بشن نه تا اونجایی که داره حقشون ضایع میشه بتونند دفاع کنند و باز اینکه مساله ی آموزشی که خدا رو شکر تا حدودی در مورد پسرم موفق بودم و در مورد نازنین هم تا آنجایی که بتونم تلاش خودمو می کنم و همچنین از نظر ایمانی که الان به پسرم در مورد نمازهاش تذکر میدم و ازش می خوام که در خوندن نمازاش کوتاهی نکنه چرا که چیزی به رسیدن به سن تکلیفش نمونده و همچنین مدیریت در تمام کارها رو بهشون گوشزد می کنم مثلا مدیریت کردن پولشون حتی مدیریت کردن میوه خوردن غذا خوردن و براشون توضیح میدم هر چیزی زیادیش غیر از ضرر هیچ فایده ای ندارد و شاید خیلی چیزهای دیگه که الان خاطرم نیست امیدوارم دوست عزیز برایت مفید بوده باشد ببخش خسته ات کردم روی ماه یسنا جونو ببوس
مامان مهلا
پاسخ
سلاااااااااام عزیزم ممنون که جوابمو دادی همه حرفاتو تایید میکنم آره مخصوصا تو اجتماع الان اگه آدم نتونه از عهده خودش بر بیاد زندگی ده برابر براش سخت تر میشه من دراین مورد نمتونم راجع به یسنا قضاوت کنم چون هنوز کوچیکه اما از همین الان باید با چیزای جزیی و کوچیک که به عهدش میذارم مسیولیت پذیر بارش بیارم البته به اقتضای سنش
مامانی
11 بهمن 93 14:23
سلام مامانی متفکر مامانی بسیارخوب بازیگوش فعال هپی....شوخی کردم ...من واقعا ازشما وبلاگتون خیلی خوشم میاد..هرچی هستم یه سعی میکنم ی مامان خوب باشم
مامان مهلا
پاسخ
ممنون لطف دارین مامان خوب...
مهتاب
11 بهمن 93 14:52
فکر کنم من مامان بدی باشم اصلا از مادرانه ام راضی نیستم حس میکنم انجور که باید مراقب پسرم نیستم و این مدام ازارم میده راستی خاله جون علیرضای منم توی مسابقه عکس شرکت کرده میشه بری بهش رای بدی؟ یه دنیا ممنون اینم لینکش http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2015011122090505397
مامان مهلا
پاسخ
عزیززززززززززززززم شما که هنوز 4ماهه مادر شدی هر مادری برای بچش بهترینه راستش منم اوایل همچین حسی داشتم اثرات زایمان تغییر زندگی به خاطر اومدن بچه ابراز عشق یک طرفه شما به کوچولوتون بخاطر کوچیک بودنش باعث این حس شده... بذار بچت بزرگتر بشه خوب بشناستت اونوقت کارای که براش انجام میدی رو میبینی
مینا
11 بهمن 93 15:10
سلام مهلاجوني خوبي عزيزم؟ دلم واست تنگ شده بي معرفت من؟! مامان؟!!!!!! روي ماه عسل خانومتو ازجاي من ببوس
مامان مهلا
پاسخ
سلااااااااااااا م مینا خانوم چطوری ؟ کم پیدایی؟ نیستی خانوووووووووم! بی معرفتم؟!!!!!!!! نه باور کن! ممنون عزیزم چشم میبوسم شما لطف داری
مهتاب
12 بهمن 93 10:51
وای ممنونم امیدوارم واقعا اینی که میگید باشه برام دعا کن بتونم با این حس کنار بیام دوست خوبم
مامان مهلا
پاسخ
حتما همینطوره حالا چرا کنار بیایی با این حس سعی کن عوضش کنی و به خوب بودن خودت فک کنی نه بد بودنت
مامان کیمیا
12 بهمن 93 17:04
سلام عزیزم.خوبی خانومی؟؟؟؟؟ سر فرصت میام وجواب سوالتو میدم.فکرکنم زیاد مامان خوبی نیستم
مامان مهلا
پاسخ
سلام خانوووووووووووم ازین طرفا؟؟؟ لطف میکنی خوشحال میشم جوابتو بدونم مامان به این هنرمندی مگه چی میخوای باشی دیگه ازین بهتر؟؟؟؟؟؟؟؟!
setareh
12 بهمن 93 23:46
من که هنوز مامان نیستم ولی مطمئنم مامان خیلی خوفی خواهم بود آدم اینقدر خود شیفته دیده بودی اگه نه من و دیدی دیگه یاد بگیر
مامان مهلا
پاسخ
انشالللللللللللللله تو هم مامان میشیو مطمنم که مامان خوبی میشی خود شیفتگیتم که منو کششششششششششته
مامان کیمیا
13 بهمن 93 16:39
خوب دوباره اومدم که جوابتو بدم. خیلی سعی میکنم مامان خوبی باشم.دلم میخواد یه دختر خوب وحرف گو ش کن ومودب بار بیارم اما همیشه اونجوری که میخوای نمیشه.گاهی اوقات فکر میکنم خیلی سخت میگیرم اما از یه طرف دیگه نمیخوام کیمیا از اخلاقم سو استفاده کنه.دنبال اینم که در کنار ابهت مادرانه مهر ومحبت هم داشته باشم براش ،که البته گنجاندن همه اینا کنار هم کار واقعا سختیه اونم با بچه های الان که اینقدر زرنگ وباهوش والبته شیطون هستن.دوست دارم یه مامان شاد وخلاق باشم براش.بچگی کنم کنارش اما بعضی وقتا عصبانیت کار دستم میده،خوب شیطونی هم حدی داره دیگه.کیمیا خیلی کنجکاوه وبعضی وقتا به یه چیزی پیله میکنه که منو عصبانی میکنه. اما خداروشکر اصلا نازنازی نیست واهل گریه هم نیست.از لحاظ خوراکی وتغذیه م مادرانه ام تقریبا خوبه. اما اینو بگم که عالی نیستم..... راستی یادم رفت تشکر کنم که بهم گفتی هنرمند.عاشقتم
مامان مهلا
پاسخ
لطف کردی که اومدی یادش باشه که هیچ والدینی کامل نیستن ولی خب باید سعی خودمون رو بکنیم دیگه منم خیلی دوس دارم باهاش بچگی کنم و میکنم تا بتونم هم سعی میکنم به اعصابم مسلط باشم خوب هنرمندی دیگه خانوم
مامان کیمیا
13 بهمن 93 16:40
راستی راستی چیزی به تولد گل دخملمون نمونده.خواستم اولین نفری باشم که تبریک میگه
مامان مهلا
پاسخ
وااااااااااااااااااااااااااااااااااای عزیزم خیلی خیلی ممنون واقعا اولین نفر بودیاااااااا
setareh
13 بهمن 93 18:59
برو خصوصی
مامان مهلا
پاسخ
لطف کردی عزیزم
اتی مامان
17 بهمن 93 12:38
سلام مهلا جونم،سوال جالبی کردیمن مامان بسیار حساسی هستم تقریبا"دیکتاتورمخیلی به نظم و...اهمیت میدم و این باعث عاصی شدن امیرعلی شدهطوری که همیشه میگه البته به دیگران که مامان انگار ناظم مدرسه سولی از طرفی با کوچکترین مسعله برا خونواده چنان فشاری به روحم وارد میشه که باعث مریض شدنم میشهوازنظر همسری بیش از اندازه درمورد بچه ها منفی گرا هستمهمش فکر میکنم یه اتفاقی براشون میوفتهولی واقعا" خیلی مهربونم
مامان مهلا
پاسخ
عزززززززززززززززیززززززززززززم همین مهربونیات منو کشتهههههه و البته همین مهربونیات باعث میشه خیلی در مواقع حساس فشار بهش بیادولی دیکتاتوری؟ ناظم مدرسه؟ نگوووووووووووو فک نمیکردم ...
میترا
30 تیر 94 17:56
سلام خیلی مفید بود ! به منم سر بزن
مامان مهلا
پاسخ
سلام ممنونم