این روزای یسنا..........
*تربیت مامان*
وقتی که ازم سوالی داره یا نظر میخواد ;
با اهوم یا نچ و این جور صداها جوابشو میدم, البته وقتی سرم شلوغ باشه!
دیروز ازم سوال پرسید, در حالی که شیر میخوردم, گفتم: "اهوم" و سر تکون دادم...
خانوم میگه:" اصن ازین طز حف زدنت خوسم نمیاد...! درس بگو بله...!!!"
من:
*اینم یه دلیل خوب برا قهر کردن*
رفته تو اتاق درو بسته ,
رفتم تو ,
_ چرا اومدی؟ من قهر بودم! (نشسته ,دستا رو زانو ,سرشم پایین!)
_من که کاری نکردم!!!!
_با تو نه ! با دوستام و اونایی که خونمون نمیان که با هم بازی کنیم بخندیم...!
*البته همش نمایشی بود داشت خودشو واسه مامانش لوس میکرد*
*دفاع از حقوق خانوادگی*
عمش میگه: "قربونت بشم که شیرین زبونیات به خودم رفته!!!"
_ "اصنم به سما نرفتم ,به مامان بابام رفتم!"
*به این میگن بچه عاقل*
*دفاع از حق خودش*
خطاب به شوهر عمش:"چرا شما وقتی میایین خونه ما ,منو اذیت نمیکنین؟
همین که من میام خونتون, اذیتم میکنین؟"
*آرزو اونم چه آرزویی*
من عروس که بشم...
پیرهن صورتی می پوشم...
تاز(تاج)میذارم رو سرم ...
تور میذارم ...
کفش تگ تگی می پوشم ...
تازه جی جی هم باید داشته باشم!!!!!!!!
الان که کوسیکم جی جی ندارم ...!!!وقتی بزرگ سدم میگم ,مامان
*منظور از جی جی :پستان*
*دختر با ادب من*
تو دستشویی میگه من که زیدد(جیغ)نمیکشم
بگم:"مااااااااااااااااااامااااااااااااااااان........ ماااااااااااااااااامااااااااااااااان....... ماااااااااااااااااامااااااااااااااااان"
"بیا منو بسور!"
فگط یک بار میگم :"مامان بیا منو بسور"
_باریکلا دختر !چه باادب !از کی یاد گرفتی اینو؟
_از خودم بلد گرفتم ...کسی اااادم نداده!!!
*البته بعد از ماهها تذکر دادن که دختر جان یکبار گفتن کفایت میکنه به این نتیجه رسیده*
*بازم تربیت مامان*
یه کارتون هیجانی برا گروه سنی نوجوونا نشون میداد,
از تو اتاق منو کشونده بیرون ;
_ :"مامان این فیمل وسناکه!
اینو من نباید ببینم ..!
من دخترم ...!
کوسیکم...!
اینو پسرای بزرگ مثه آسین (یاسین پسر خاله 10 سالش)باید ببینن
بیا عوضش کن!!!"